یکشنبه 90 اردیبهشت 4 , ساعت 5:9 عصر
برو اگه میخوای بری ، دلت نسوزه واسه من !!
اینجوری که کلافه ای ،بدتره خب ، دل رو بکن !!
بِکَن دل و از این همه خاطره های روی آب
فک کن ندیدیم ما همو حتی یه بارم توی خواب
راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من !!
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دل بِکَن ..
من که نمی میرم ،اگه بخوای تو از اینجا بری
چون میدونستم که تو از اول راه مســـافری !!
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم ، خودم فقط نمیدونم
راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دلو بکن
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
"ساحارا منادی"
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]